پریای نازنین
میخواستم زار نزنین
خودمم اشکم دراومد پریا
وقت خودداری سراومد پریا
بغضی که توی دل ما تک تکه
آخرش یه روز با هم میترکه
خوبه تا اون روزا سرحال باشیم
شاد و سرزنده و فعال باشیم
کار ما سوگ و عزا نیست پریا
گریه کردن کار ما نیست پریا
وقت انتشار غم نیست عزیزان
اگه نه غصه که کم نیست عزیزان
پریا زنهای میهن پریا !
سمبل بزرگی زن پریا !
زن های ما توی این تظاهرات
واقعاً کرده بودند مردارو مات
جواب دیکتاتورای زمونه
توی مشتای گره کردشونه
زار و زار نه،
تک و توک گریه میکردن پریا
خنده هم میکردن این آخریا
گرچه تلخه قصهمون از این سرش
هپی اندینگه، قشنگه آخرش ...
پایان
هادی خرسندی
No comments:
Post a Comment