از بس ستاره کشتید ، روی زمان سیاه است
هم این زمین سیاه است ، هم آسمان سیاه است
روبه صفتان نشستید ، در پیشگاه تاریخ
کز اینهمه جنایت ، رخستارتان سیاه است
دست قلم شکستید ، پای سخن ببستید
ای روشنی ستیزان ، افکارتان سیاه است
هر تار موی یک زن ، بندد مسیر تقوا
این خود گواه آن بس ، پندارتان سیاه است
هر حیله ای که داری در استین تزویر
هر جادویی که بستید در کارتان سیاه است
هر خطبه ای که خواندید ، هر جمعه بر سر کوی
خلقی گریست زیرا ، گفتارتان سیاه است
میخانه ها بستید ، بتخانه ها گشودید
با خون وضو نمودید ، کردارتان سیاه است
شد پرده سیاهی ، معیار پاکی زن
ای صبح دم گریزان ، معیارتان سیاه است
زین شهر روی ما نیست، در هر مکان سیاه است
از بس ستاره کشتید ، روی زمان سیاه است
بانو شیرین رضویان
No comments:
Post a Comment