گویند تو گر شبی بخوانی قرآن
هر گونه گناه تو ببخشد یزدان
ننگست برین خدا که با وعده و شرط
سازد به دل مرید راهش ایمان!
***
تو از کم بودنت فریاد غم شو
فدای پوچی خاک عدم شو
برای آن بت نحس عربها
به سوی خاک هر بتخانه خم شو!
***
حرف خرد و بتان بیهوده زدی
زندانی این سرای حبس ابدی
فریاد خردمندی تو خیره سریست
تا مانده به فکر ساکنت بی خردی
***
خدای دین رذلان فتنه ساز است
دهانش بهر ویرانی چه باز است
بزن زانو به روی خاک الله
که او محتاج تمجید و نماز است!
***
چو دریایی ز جان و خون مواج
برفته در ره این تخت و این تاج
هزاران جسم بی جرم و جنایت
هزاران مرد آزاده چو حلاج
***
تا جهل تو در وجود ذاتت باقی ست
این قلب همیشه هرزه گردت یاغی ست
انگار که در میان عقلت ، دل تو
بهر خرد و مستی فکرت ساقی ست
***
گویم چه غم و چه کینه داری از غم
کاین گونه دلی خزینه داری از غم
تا روز فنا که لحظه ی آزادیست
صد غصه درون سینه داری از غم
***
تا راه تو در راه دل جاهل توست
افسار خرد به دست قلب و دل توست
این خرقه ی بیهوده اگر راه تو شد
حکمی ز سکوت فکر بی حاصل توست
***
به سراپرده ی این خرقه مزن نقش نقاب
تو درین وهم و خیالات و غم و حیله مخواب
آنکه در عالم رویا گذراند عمرش
روزگارش بشود ماتم کابوس و سراب
***
چو فکر و باورت دین خرافی ست
تمام عالم تو یاوه بافی ست
برای محو یک عمر کذایی
تو هر جایی روی یک لحظه کافی ست
منصور عزیز
2 comments:
درود.
وبلاگ من فیلتر شده.
لطفا لینک وبمو درست کن و عدد 2 رو به جای 1 تو آدرس وبم بذار.
بدرود. پاینده ایران
درود
وبلاگ من فیلتر شده. لطفا عدد 1 رو به آدرس وبلاگم اضافه کن.
بدرود. پاینده ایران
Post a Comment